شاید حضور رهبران اصلی گروه اخوان المسلمین سوریه در آنکارا یک اتفاق عادی باشد، نه چنانکه برخی می‌گویند یک توطئه. توطئه‌ای از سوی حزب عدالت و توسعه ترکیه علیه دوستان نزدیکش در دمشق یعنی رهبری سوریه و در رأس آن بشار اسد. به نظر می‌رسد نزدیکترین دلیل برای توضیح این حضور، برداشت یک کارشناس غربی باشد که گفته است بین حزب عدالت و توسعه با جنبش اخوان المسلمین سوریه رابطه‌ای عمیق و تنگاتنگ وجود دارد. شاید هم به قول کارشناس دیگری حضور این رهبران برای نوعی «میانجیگری» بین نظام سوریه و مخالفان باشد که در حال حاضر بحران شدیدی را سپری می‌کنند. 
در مصر، اخوان المسلمین از همان ابتدای کار یک ستون اصلی در صحنه‌ی سیاسی و مبارزاتی بود. اخوان المسلمین مصر در واقع بخش جدایی‌ناپذیر از هویت فرهنگی اجتماعی این کشور با همه تنوع و تکثرهایش است. نوعی تکثرگرایی سیاسی و مذهبی که هم اکنون به شدت از سوی سلفی‌ها تهدید می‌شود. این تکثرگرایی مبتنی بر نوعی دموکراسی پارلمانی و یا ریاست جمهوری قانونی است. اخوان المسلمین در اردن نیز حضوری جدی دارند. اسلامگرایان این کشور نیز در پی موج خیزش‌های عربی به عنوان یک نیروی معترض ظاهر شدند. اما در سوریه وضعیت اخوان المسلمین تا حدودی مبهم است، این ابهام از یک جهت به تاریخ مبارزات «سری» این گروه باز می‌گردد و از سوی دیگر به ماهیت تکثرگرایی قومی، دینی و مذهبی جامعه سوریه که دارای اکثریت سنی است. سوریه برای این گروه محکی بزرگ و دشوارترین آنها خواهد بود. به خصوص اینکه در سوریه مانند آنچه در مصر به چشم می‌خورد، تکثرگرایی حزبی به ویژه در سطح مخالفان وجود ندارد. تردیدی نیست که انقلاب‌های عربی فرصتی طلایی در اختیار جنبش اخوان المسلمین گذاشته است. این گروه نیز مانند انقلاب‌های یاد شده از مراکش تا مصر و تا ترکیه شعباتی دارد. گرچه عراق در اختیار شیعیان است اما همین جنبش در غزه حضوری جدی دارد و جنبش حماس یکی از طیف‌های همین گروه به حساب می‌آید. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که موج دموکراسی خواهی اخیر که همچنان پیش می‌رود و به نظر نمی‌رسد بتوان آن را مهار کرد آیا پس از افت وخیزهای فراوان قادر خواهد بود در این یا آن کشور نهادهایی دموکراتیک مستقر کند یا اینکه با توجه به نگرانی‌های برخی از کشورهای غربی یا برخی از لیبرال‌های عرب قدرت‌های تک‌حزبی جدیدی را بر سرکار خواهد آورد.